یکی از فانتزیام اینه که پولدار بشم تو افق یه هتل بسازم.نمیدونید لامصب چه درامدی داره...
تا الانش که حساب کردم سرمایم 200 برابر میشه...

.

.

.

بکی از فانتزیام اینه که پولدار بشم برم فرانسه(چون فرانسه دوس دارم) واسه درس خوندن دیگه احتیاجی به کنکور نداشته باشم
اگه نشد
فانتزی بعدیم اینه که به یه شکلی سوالای کنکور 93 رو بدست بیارم حالا یا بخرم یا بدزدم
اگه نشد
فانتزی بعدیم اینه که برم دانشگاه ازاد
اگه رفتم دانشگاه ازاد
فانتزیم اینه که تیپای خوشکل موشکل بزنم تا دخترا برن تو کف ولی من بهشون محل نزارم
ما اینیم دیگههههههههههههههه!!!!!!!!!!!!!!!!!

.

.

.

فانتزی من اینه همه ی اونایی که کنکور دادن رتبه شون بشه به اندازه تورم(2رقمی) بعد برای اینکه تعدادشون زیاده پنج شیش تا دیگه دانشگاه سراسری( دولتی ) بسازن همه بریزیم دانشگاه. لایک=موافقم شدید

.

.

.

فانتزی من اینه که تابستون یه خواستگار کچل واسم بیاد که کلاه گیس سرش گذاشته باشه بعد ما تارف کنیم بشینه جلوی کولر بعد که نشست من کولرو بزنم دور تندش کلاشو باد ببره و همه بهش بخندن.......
عایا این فانتزیه؟؟؟؟
مردم آزاریه؟؟؟؟
گزینه 3؟؟
همه موارد؟؟!!!!!!!!!!

خدا این شادیارو ازمون نگیره....

.

.

.

یکی فانتزی های فرهنگیم اینه که دوست دارم یه فیلم بسازم

که توش کاپیتان با صدایى آروم و به غایت مودبانه به ملواناش میگه لطفا لنگرها رو بکشید

.

.

.

یکی از فانتزیام اینه برم با یه سنگ بزنم شیشه خونه دوس دخدرم رو بشکنم باباش بیاد جلو در بگیره بزن پرپرم کنه و من در حالیکه داره ازم خون زیادی میره و دوس دخدرم داره جلو در داره بهم هر هر بهم میخنده پاشم یه سنگ دیگه ایندفه تو صورت باباش پرت کنم، بعد اونم جا خالی بده بخوره تو سر دوس دخدرم بیفته در جا بمیره برم بالا سرش شر شر اشک بریزم،بگم عزیزم من قصد کشتنت رو نداشتم و یه هویی از صحنه قتل فرار کنم و در حال فرار یه کامیون پهن گوسفند از روم رد شه کتلت شم!
(چیه؟چرا نیگا میکنید؟انتظار چیزه دیگه رو داشتید؟مرگ به این رمانتیکی والا...

یکی از فانتزیای من اینه که بوکسور شم برم مسابقات جهانی،تو فینال بیوفتم با یه اسرائیلی،بجا اینکه انصراف بدم، میرم تو رینگ تلافی این تحریمارو روش دربیارم، لتوپارش کنم جوری که راهیه بیمارستان بشه،بعد من قهرمان شم وقتی که دارن سرود تیم قهرمان ایران قهرمان بمان ایرانو پخش میکنن با یه الکترو اسموک تو گوشه ی رینگ محو شم!
لایک= فانتزیت تو حلق مسئول برگزاریه مسابقات

.

.

.

فانتزی من اینه که اون صفحه تبلیغاتی که باز میشه و میگه اگه این صفحه را ببندید دیگر باز نمی شود مرد باشه و به حرفش عمل کنه

.

.

.

از بچگی دوست داشتم کنار سرازیری کوچمون ی سرسره طولانی بود
ته هیجان...از موج های آبی هم دلچسب تر
بعد اینکه چون این فانتزی من بود وایمیستادم کنار پله ها از هرکی میخواست بره پول میگرفتم
چنان بچه ی اقتصادی بودم من!خسیس هم خودتی

.

.

.

فانتزي من اينه بدونم وقتي رفتيم بهشت از
كدوم درخت بايد سيب بخوريم عايا؟؟!!!!!!